نانسی عجرم

Nancy Ajram

نانسی عجرم

Nancy Ajram

ترجمه آهنگ مین غیری انا

من غیری انا

چه کسی غیر از من

      

لما الدنیا بتبکیک


زمانی که دنیا تو را به گریه می اندازد


غیر الدمع ما بطعطیک


و غیر از اشک به تو (چیزی دیگری) نمی دهد


مین الحدک بتقویک


چه کسی تو را قوی می کند(دلداری می دهد)

من غیری انا


چه کسی غیر از من


وحدک على الدنیا ما فیک


تو به تنهایی در دنیابا آنچه در توست


بدک بالمشوار شریک


می خواهی در راه(زندگی)شریکی داشته باشی


تزعل تفرح ویراضیک


ناراحت می شوی شاد و راضیت می کند


من غیری انا


چه کسی غیر از من


بتبرد وبقلبی بدفیک


سردت می شود و با قلبم گرمت میکنم


بتنام برمشی بغطیک


می خوابی و با پلکهایم رویت را می اندازم(به جای پتو )


وعلى همسة حبی بوعیک


و با نجوای عاشقانه ام بیدارت می کنم


من غیری انا


کی غیر از من


وحدک یصدق مافیک


تو را باور می کند


من دونی انا


بدون من (به غیر از من)


ایییییییییی نص الکون ایییییییییی وحدی بلاک


آره نصف  دنیا ........آره من بدون توام

ایییییییی کل الکون اییییییییی انا ویاک


آره تمام دنیا.........آره من با توام


ترجمه آهنگ زیبای رساله للعالم


رساله للعالم

نامه ای به دنیا




ایوة بکتب للعالم رساله


آره به دنیا نامه ای می نویسم

السلام والعدل فکره مش محاله


صلح و عدل فکری محال نیست


لو نمد ایدینا دایما بالسلام

اگه همیشه دست صلح (دوستی) به سمت دیگران دراز کنیم


لو نحاول بالعمل مش بالکلام


اگه عملا تلاش کنیم نه با حرف


مش هیبقى فى الحیاه حرب والام


جنگ و درد و رنجی در دنیا باقی نخواهد ماند

مش هیبقى بینا مظلوم استحاله


ابدا مظلومی در میان ما نخواهد ماند


نفسى اقول للدنیا کلمة حب


خودم به دنیا حرف عشق را می گویم


نفسى اغنى للسلام والحب


خودم برای صلح(دوستی)و عشق ترانه می خوانم


طول مافى فى قلوبنا نبض وفى وحیاه


تا زمانیکه در قلبهایمان تپش وزندگی وجود دارد 


السلام نبنیه لو هنزرع حب


اگه عشق بکاریم صلح و دوستی را می سازیم


لو نمد ایدینا دایما للسلام


اگه همیشه دست صلح (دوستی) به سمت دیگران دراز کنیم


لو نحاول بالعمل مش بالکلام


اگه عملا تلاش کنیم نه با حرف


مش هیبقى فى الحیاه حرب والام


جنگ و درد و رنجی در دنیا باقی نخواهد ماند


مش هیبقى بینا مظلوم استحاله


ابدا مظلومی در میان ما نخواهد ماند

   

p

ترجمه آهنگ بالهداوة


بالهداوه الهداوه یا حبیبی بالهداوه

به آرامی ای عشقم ، به آرامی

ای غلطه بینا تداوی الا الشک یعمل عداوه

هر اشتباهی بین ما رخ دهد درست میشود ، مگر شک که دشمنی ایجاد میکند

انسى ای حد یتساوه ولا قارنه بیک فى الغلاوة

هر کسی که رقیب تو شود را فراموش کن ، تو در ارزشمندی در عشق بی همتایی

وانت لیه کده ما بتعدیش واقفلی عالوحده وشکاک

و تو چرا اینگونه نمیگذری و گیر داده ای (سر حرف خودت مانده ای) و مشکوکی به من

یا ابو بدم حامی انت یا افیش

 ای کسی که خونش به جوش آمده و نمیتواند آرام باشد

انا لولا بس اننا عرفاک بتغیر على طول

پس من تو را میشناسم که همیشه حسادت میورزی

و امبین لکن من جواه حنین ولا ایه ایــــه

و معلوم است ، اما از درون مهربانی ،و نه  چیز دیگری غیر از آن است ؟

قولت مرة اتنین و تلاته یا حبیبی

یک دفعه ، دو بار و سه بار گفتم ای عشقم

الأمور دی خدها ببساطه الکلام بیجی تاته تاته

این کارها را به آسان بگیر ، حرف کم کم پیش می آید

مش طبیعی شغلک مواضیعی مش طبیعی

طبیعی نیست ، کارهایم تو را مشغول کند ، طبیعی نیست

یا ابنی فک خلیک طبیعی یا ابنی فک وش التباته

ای پسر ، رها کن و بگذار طبیعی باشی ، پسر وقاحت را رها کن

ترجمه ترانه فی حاجات .

فی حاجات


فى حاجات تتحس ومتتقلش وان جیت اطلبها انا مقدرش


نیاز هایی را احساس میکنی و نمی گویی ، و من آمدم که آن ها را بخواهم ولی نتوانستم

ولو انت عملتها بعد ما انا اطلبها یبقى مینفعش

و اگر تو آن ها را بعد از گفتن من برآورده سازی  دیگر ارزشی ندارد

فى حاجات تتحس ومتتقالش توجع فى القلب ومبتبانش

نیاز هایی را احساس میکنی و قابل گفتن نیستند ، دل آدم را به درد می آورند و دیگر خوب نمیشود

وافضل علطول تعبانه مابین طب اقولک ولا مقولکش

و همیشه اینگونه ناتوان میمانم بین آنکه به تو بگویم یا نه

مقدرش اقولک غیر کل طریقة حبک لیا

نمیتوانم به تو بگویم همه ی راه های دوست داشتنت را نسبت به من عوض کن

او غیر علیا ولا فجأنى فى مرة وهاتلى هدیه

یا نسبت غیرت داشته باش و یا من را یک باره  با آوردن یک هدیه غافل گیر کنی

الا عنیا بتعمل حاجه انا مش عارفاها

با اینکه عزیزم کاری را انجام دهی که از آن خبر ندارم

مقدرش اقولک حلى الدنیا فى عینى وغیر فیا

نمیتوانم به تو بگویم دنیا را در چشمانم شیرین کنی و نسبت به من عوض شوی

لو مهما کنت قریب منى وکنت قریب لیا

هرچقدرهم که به من نزدیک باشی (باز هم نمیتوانم به تو بگویم)

مقدرش اقولک شکل حیاتنا اللى انا عیزاها

نمیتوانم ظاهر زندگی ای را که من میخواهم را به تو بگویم

اعرف لوحدک شکل حیاتنا اللى انا عیزاها

خودت به این ظاهر زندگیمان که من میخواهم پی ببر

اوقات بیبان انى سکت وهدیت ورضیت واتعودت

گاهی پیش می آید که من ساکت میشوم و آروم میشوم و راضی میشوم و از آن میگذرم

مش معنى کده انک علطول تحسبنى انى استسلمت

این به این معنا نیست که تو من را همیشه تسلیم فرض میکنی

وساعات بتحس انى زهقت مع انى بخبى انى تعبت

و ساعاتی تو حس میکنی که خسته شدم (از نظر روحی)با اینکه من (همواره) خستگی ام را پنهان میکنم

متوصلنیش یاحبیبى اقول ده یاریتنى اتکلمت

من را به جایی نرسان عشقم که بگویم ای کاش میگفتم

ترجمه ترانه یا اکثر


یا کثر

یاکثر ماشلت فى قلبى علیک یاکثر ما قلت ماسامح خطاک

چه بسیار دلم از تو پر شده (کینه برداشته)، چه بسیار گفتم  که از خطایت نمیگذرم

من اشوفک ترجف اضلوعى تبیک واثرى هذا کله من حرة هواک

وقتی تو را میبینم استخوان هایم میلرزند و علت همه این ها از عشق توست

اخلق الاعذار من لمسة ایدیه والمس جروحى و اتاریها دواک


عذر هایی را با لمس دست هایت توجیه میکنم و درد هایم را لمس کن  و دوای توست


قوتی ضعفى وضعفى انى ابیک وانت عارف انى ما اعشق سواک


قدرت من ضعف من است ، و ضعف من احتیاج به (عشق) توست ، و تو میدانی که من بجز تو عاشق کسی نمیشوم

ابتلیت الحب جعله یبتلیک ویا عساک اتذوق حراتی معاک

گرفتار عشق شدم و امیدوارم آن تو را دچار خود کند ، و ای کاش تو هم درگیر عشقی که من به تو دارم شوی (آن را بچشی)

اذکر انک ما تنام الا اجیک و صرت انا الحین ما اغفى بلاک

بیاد می آورم که تا من نمی آمدم نمی خوابیدی ، ولی اکنون من بدون توچشم هایم را نمی بندم


ما ابیک الیوم و باشر احتریک واللى بعده واللى بعده یاملاک


من امروز (فقط) تو را نمیخواهم ، فردا و روز هایی که قرار است بعد از آن بیایند هم به تو ای نصیبم نیاز دارم

حسبى الله على الهوا وحسبى علیک الله یاخدنى والا انه خداک

خدا در برابر عشق به من و تو کمک میکند ، خداوند من را ببره ولی تو را حفظ کند

ترجمه ترانه مین ما عندو


مین ما عندو


کیه که نداره



 مین اللى ماعندو على قلبه غالى 

کیه اونی که (انسان) باارزشی در قلبش نداره

مین اللى مابدو یسهر لیالى

اون کیه  که نمی خواد شب رو (برای عشقش) تا صبح بیدار بماند

واللى مابیسهر وبیعشق لشو تایخلق

و کسی هم که عاشق نمیشود و بیداری نمیکشد ، چرا بوجود آمده

هیدا مش منا مش منا اللى قلبه خالى

این از ما نیست ، از ما نیست که دلش خالی (از عشق) است

 نحنا اللى منا حتى احلامه اعلى وغرامه بالصوت العالى

 کسی از ماست که رویاهاش و عشقش رو با صدای بلند اعلام کنه

لما نحنا جینا اختاروا اسامینا اللى سمونا هنى اختاروا


وقتی به دنیا آمدیم اسمهامون رو انتخاب کردندو با آن اسم ها ما رو نام بردند


هلأ بیحقلنا نختار اللى بیرفقنا بالعمر الجاى ومشوارو

الان حق ماست که  رفیقمان در  زندگی و ادامه راه زندگی رو خودمون انتخاب کنیم

الدنیا کلا ألنا اتنین اتنین خلقنا عادنیا کلا حب مشینا

دنیا همه برای ما است ، جفت جفت خلق شدیم ،همه راه و مسیر دنیا عشق است


جینا تانغیرها تنطرنا وماننطرها هیدا الشباب اللى فینا

آمدیم تا آن را عوض کنیم و او منتظر میماند ولی ما منتظرش نمیمانیم ، این جوانی است که در ماست
 

ترجمه ترانه حکایات الدنیا

حکایات الدنیا

داستان های دنیا
 

من غفوة عنیا ندهنى صوت بحبه

با بستن چشمهایم صدایی دوست داشتنی مرا صدا  زد

اخدتنى الحنیه وسهرت اللیله بقربه

مهربانی من را برد و شب را کنارش بیدار ماندم

وصار یجى عبالى غالى وغالى عرفت قیمة حالى عندن وعرفت شو تعبو

و اینگونه شد که در ذهنم می آمد ، با ارزش و با ارزش ، ارزش خود را نزد او دریافتم ، و فهمیدم که خستگیش چگونه است

هیک حکایات الدنى بتبتدى من الولدنى

اینگونه است حکایات دنیا ، از آغاز تولدم شروع میشود

تایکبر حدا لازم یتعب حدا وسنى بتسابق سنى هیک حکایات الدنى

تا کسی بزرگ شود ، باید کسی دیگر خسته شود ، سال ها پشت سر هم میگذرند ، اینگونه است حکایات دنیا

هالصوت یسلملى بعده سنینه جداد وعالسمى بیرسملى جوانح فرح وولاد

 این صدا به من سلام می کند بعد از کودکی ام و در آسمان بالهای شادی و تولد را  نقاشی می کند

ذکریات کتیرة لما کنت صغیرة کانت حدى سریرى الدنى تشتى صلى واعیاد

خاطرات زیادی دارم وقتی که کوچک بودم گهواره دنیا به اندازه زمستان ودعا و جشن ها بود(اشاره به جشن کریسمس و سال نو میلادی)

ترجمه ترانه تاخرت کتیر

اسم ترانه : تأخرت کتیر

   

خو اننده : نانسی عجرم


تأخرت کتیر


خیلی تاخیر کردی


تأخرت شویة اعذرنى لعندک جاى انطرنى


کمی تاخیر کردم ، من را ببخش ،  پیشت میام منتظرم باش

هلأ لما بتغمرنى راح تنسى کل الدنى


الان که داری بهم عشق می ورزی .  تمام دنیا رو فراموش خواهی کرد


بعرف صعب نناطر وعد تمرؤ ساعة و ینطر بعض


می دانم انتظار کشیدن  سر قرارسخته ساعتی میگذره و انتظار هم رو میکشیم


عنک کل دقیقة بعد عم حسه میت سنة

 هر دقیقه دوری از تو احساس میکنم صد ساله

هلأ بوصل واسالنى شو هو اللى اخرنى

 الان که رسیدم از من بپرس چه چیز باعث تاخیرم شد

لیلة عیدک تقبرنى نسینى کل الدنى

 شب جشن تو من را زنده به گور می کند و تمام دنیا رو فراموش می کنم

بأیدى ورودک نقیتا لون خدودک حبیتا


با دستم گلهات رو انتخاب کردم رنگ گونه های دوست داشتنی ات


غمرت الباقة وشدیتا حتى تقلک شو بنى

 عاشق دسته گل شدم و (آن را در آغوش)فشردم تا به تو بگویم برایم چه اتفاقی افتاده

ترجمه آهنگ اوکی

اوکی

باشه



بعد مارتبت ترتیباتى ان انت طلعت من حیاتى
بعد از اینکه زندگیمو مرتب کردم تو از زندگیم بیرون رفتی
اخترت ارجع معاک اهاتى اصلى محرمتش
اختیار داری برگردی آه های من همراه توست در اصل محرومت نکردم
اه ما انا غاویة اتعب یاناس عیونى علشان الحب صدقونى
آه ای مردم من دنبال خستگی نیستم چشمانم برای چه عشق را باور می کنند
ما انا لو حبیت تابت عیونى یعنى ما اجرمتش
آخه من اگر عاشق شدم چشمانم توبه کردند یعنی مرتکب جرم نشدم
مش قولتلى اسکتى هتصرف ادینى سکت
بهم نگفتی ساکت باش کاری خواهم کرد الان ساکت شدم
علقتنى سیبتنى فى الهوا وکمان هتلت
من را آویزون کردی و رهایم کردی در عشق و همچنان این کار رو انجام میدی    
شوف کام مرة غلط یاحبیبى وانا فوت
ببین چند بار اشتباه کردی عزیزم و من گذشت کردم
حتى معادنا کان الساعة ستة ستة واهى ستة وتلت
حتی قرارمون ساعت شش و شش دقیقه بود و الان شش و بیست دقیقه است
طب عارف یااسمک ایه خلاصه الموضوع
خب می دانم اسمت چیه خلاصه موضوعه
اول ما اول اوکى لازم تقول مسموع
اول بهت باشه نمیگم لازمش اینه بگی شنونده ای
سیبتنى ومشیت سبع لیالى مسالتش یوم رحمت حالى
ولم کردی و رفتی هفت شب و از روی ترحم حتی یه روز حالم رو جویا نشدی
عندک مشکلتى حلهالى اسبوع ولا همک
مشکلم نزد توست برام حلش کن یه هفته است واهمیتی نمیدی
قلبک غلطان وانا اللى اجیله والله برافو شد حیله
قلب تو در اشتباهه و من پیشش میام و به خدا آفرین چقدر پر توانه
عارف لو جیت وهتحمیله ذنبک على جمبک
بدون اگه بیای و (گناهت )رو به دوش بگیری گناهت کنارته

ترجمه آهنگ امتی حشوفک

ترجمه آهنگ امتی حشوفک


امتى هشوفک
خواننده: نانسی عجرم
آلبوم: عینی علیک – ۲۰۱۰


امتى هشوفک
کی تو را خواهم دید

امتى هشوفک وحنتکلم وتلمس ایدى واغمض واحلم
 کی تو را خواهم دیدو با هم حرف خواهیم زدو دستم را لمس می کنی وچشمانم را می بندم وبه رویا ها می روم

انا ویاک یا نصیبى وقدرى ادینى فرصة العمر بیجرى
من با توام ای سرنوشت و تقدیر من* به زندگی  در حال گذر  من فرصت بده

لسه فى عمرى ایام لسه لاول لمسة واخر همسه
هنوز در زندگیم روزهایی وجود دارد که اولشان لمس کردن و آخرشان نجواست

قلبى بیدفى من نظراتک روحى بتصفى من لمساتک
قلبم با نگاهت گرم می شود و روحم با لمسهایت پاک و زلال می شود


احضن ایدى ونن عنیا حلوة الدنیا بالحنیه
دستم رو بگیر و به چشمانم نگاه کن دنیا با مهربانی و دلسوزی زیباست

خدى فى خدک وانا مش قدک ومفیش قبلک ومفیش بعدک
 گونه ام روی گونه ات است و من در حد تو نیستم وهیچ چیز قبل تو  و هیچ چیز بعد از تووجود ندارد

ترجمه ی لاتلوم .



لاتلوم اللی یخاف من العیون
ملامت نکن کسی رو که از چشم ها می ترسه
اللی تذبح فی غلاها من یکون
کسی که در زنجیرش-زنجیر عشق- کشته می شود
لالا لاتلوم اللی تولع بالغرام
نه نه سر زنش نکن کسی رو که حریص عشق میشه
اللی ..اللی وصل فی الهوی حد الجروح
کسی  رو که در عشق تا حد زخمی شدن رسید
لالا لاتلوم اللی یخاف من العیون
نه نه سرزنش نکن کسی رو که می ترسه از چشم ها
الهوی مایعرف صغیر وکبیر
عشق کوچیک و بزرگ نمی شناسه
لا مصالح بینهم مایصیر
نه آشتی بینشون  نمیشه
المحبه دربها شوق وسلام
دروازه  محبت   اشتیاق است و صلح
والبشر تتساوی فی نفس المصیر
وانسان عاقبت یکسانی دارد 
لالا لاتلوم اللی تولع بالغرام
نه نه ملامت نکن کسی رو که حریص عشقه
اللی ..اللی وصل فی الهوی حد الجروح
کسی رو که در عشق تا سر حد زخمی شدن رسید
یاهنا المحبوب اللی حصل مناه
ای محبوبی که به آرزویت رسیدی
شاف خله عایش الفرحه معاه
سایبانت(معشوقه ات) را دیده ای  باهاش زندگی شادی داشته ای 
اللی ماجرب والله حرام
کسی که تجربه نکرد به خدا گناهه
ماعرف طعم السعاده والحیاة
مزه سعادت و زندگی رو نفهمیده
تقدیم به رومینا جان